29 شهریور 1392 - اولین دیدار مهراد و دریا
پسرم برای اولین بار با دریا و ساحل دریا آشنا شد و خیلی هم از اونجا خوشش اومده بود .
آقا مهراد جدیدا اداهایی از خودش در میاره که همرو دیوونه کرده . اخم میکنه و نفس نفس میزنه و از خودش صدای هِس هِس درمیاره و اینطوری جلب توجه میکنه عزیزم
مهراد همراه بابا و مامان جونش
مهراد در آغوش مامانی
عکس بعدی , عکس من و مهراده که واقعا این عکسو خیلی دوست دارم . دست مامان مهراد بابت گرفتن این عکس قشنگ درد نکنه . مرسیییییی
مهراد و عمه شیما جون
و اما عکس آخر : آقا مهراد در رستوران که هنگام عکاسی متوجه میشه که جغجغش دست مامانشه و میخواد ازش بگیرتش :)