سلام به همگی
مهراد از وقتی اومدیم ایران یعنی از همون روز اول عید بیرونروی پیدا کرده و شکمش خیلی بد کار میکنه . البته دندون کرسیش داشت در میومد برای همین گفتیم شاید بخاطر دندون در آوردنشه .
به علت تعطیلات نوروزی دکترشم نبود برای همین تا 7ام دست نگه داشتیم و از روشهای سنتی برا بهبودش استفاده کردیم و ماست و موز و ... بهش دادیم تا بخوره و نون و بیسکویت هم دیگه بهش ندادیم ولی خوب نشد و پشتش هم به علت سوختگی زیاد ناراحتش میکرد برای همین 7ام بردیمش بیمارستان پیامبران پیش یکی از دکترهای اطفال که اسمشو نمیارم .
گفت که ربطی به دندونش نداره و این یک طرز فکر اشتباهه که اکثرا دارند و برای بهبود سوختگی و زخم پشتش 2 تا پماد داد که باید هر 8 ساعت با هم به سوختگش پشتش میزدیم که خداروشکر زخم و سوختگی خوب شد
اسم پمادها این بود :
- ایپوزینک 20%
- دپانتکس 5%
2 تا دارو هم برای بیرونروی داد که یکیش پودر بود و باید مثل پودر ( اُ آر اس ) در آب حل میکردیم و بهش میدادیم به نام ( کیدی لاکت ) و یک شیشه شربت که اسمش یادم نیست و گفت که مادرش هم لبنیات نخوره چون ممکنه به شیر گاو حساسیت داشته باشه . اما تاثیری روی بهبودش نداشت .البته خودش گفته بود که اگه تا 5 روز این داروها جواب نداد شیر مادر را قطع کنیم و بهش شیر خشک بدیم که ما اینکارو نکردیم .
امروز بعد از 16 روز دکتر خودش ( محمد کاظمیان ) اومد و بعد از شنیدن همه این شرح حال ها و چک مهراد و کنترل قد و وزن گفت که خوب کردید که شیر مادر و قطع نکردید و گفت که باید تا 2 روز دیگه صبر کنیم و هیچ دارویی هم لازم نیست فعلا به مهراد بدیم و خوردن میوه بجز موز رو براش ممنوع کرد و گفت اگه تا 2 روز دیگه حالش خوب نشه باید 3 روز پشت سر هم آزمایش بده چون ممکنه ویروسی باشه .
امروز وزن مهراد 11 کیلوگرم و قد مهراد 77 سانتیمتر بود که نسبت به 2 ماه پیش رشد خوبی داشته .
اول خدا بعدم شما , دعا کنید که چیز مهمی نباشه و زودتر حالش خوب بشه .
حالا یکم از پیشرفتهات بگم پسرم
- تا الان 6 تا دندون درآوردی که در عکس زیر علامتشون زدم و الان هم احساس میکنیم که یه دندون کرسی دیگه هم داری در میاری
- افراد فامیل درجه یکو همشونو به اسم و لقب میشناسی و اسم هرکسیو میگم نگاهش میکنی و بعضی وقتها هم اشاره میکنی .
- گُل را میشناسی و هرجا گل میبینی میگی ( گُ ) و بهش اشاره میکنی .
- ماشینمونو میشناسی و بهش میگی ( قوُم ) و عاشق اینی که بشینی پشت فرمون روی پای من و هی برف پاککن ماشینو روشن کنی و آب بپاشی .
- چهار دستوپا نرفتی و هنوز هم بدون کمک نمیتونی روی پاهات راه بری ولی راه رفتن خواص خودتو داری ! یه وری راه میری و ضبدری ! یعنی اول باسن مبارکو بلند میکنی میزاری یهور و یکم جلو میای و بعد بلندش میکنی و میذاری اونور و یکم دیگه جلوتر میای .
- بالش یا هر جیزیو که بتونی میگیری و تا ماکسیمم 15 ثانیه تعادلتو روی پاهات حفظ میکنی ولی از اونجاکه دوست داری راه بری تا میای قدم اولوبرداری میخوری زمین .
- هر چیزیو که بخوای بهش اشاره میکنی و میگی ( مَ ) یعنی من . ( یعنی مال من یا بده من )
- تا سفره پهن میکنیم یا غذا میبینی میگی ( بَه ) .
- به هر چیزی هم که توش از آب باشه دقیقا میگی آب . مثل : آب خوردن . شیر آب . حمام . استخر . رودخونه . بارون و دریا ...
- صدای آب رو کاملا میشناسی و با صدای رود یا شیر آب یا دوش آب سریع عکس العمل نشون میدی و به همون سمت اشاره میکنی و میگی : آب .
- از اونجایی که وقتی مالزی بودیم و اتاقها پنکه سقفی داشت هر وقت که میپرسیدم که پنکه کوو ؟ به سقف اشاره میکردی و پنکه را نشان میدادی و از وقتی هم که اومدیم ایران هر وقت میپرسم پنکه کوو ؟ به سقف نگاه میکنی و دنبال پنکه میگردی و من بهت میگم : نیییست .
- به سگ میگی هاپو
- به گربه میگی : مَوُ
- به پرندهها میگی : جی ( یعنی جوجو )
- چندروزیم هست که اعضای صورتو بهت معرفی کردیم و از این اعضا ( چشم ) رو شناختی و وقتی ازت میپرسیم چشمت کوو ؟ دستتو میزاری روی چشم خودت یا توی چشم من یا مامان فرو میکنی .
- به کاری که نمیخوای انجام بشه میگی : نَه
- وقتی هم که میخوای حرف بزنی یا از چیزی خوشحالی یه چیزایی میگی که معنی نداره ولی ما با حرکاتت کیف میکنیم . مثلا میگی : بودی بودی بودی . بیدی بیدی بیدی . منه منه منه و......
چند روز پیش هم تولدت بود . کلی از بادکنکها خوشت اومده بود و زمانی که داشتیم برای تولدت بادشون میکردیم کنارمون نشسته بودی و با پنجه هات و دندونات اونارو میترکوندی . یک اشتباهی که کردیم اینبود که بادکنکها رو شب قبل از تولدت باد کردیم و به دیوار زدیم چون تا لحظه تولدت تقریبا نصف بیشتر بادکنکها خودبخود ترکیدن و از شب تا صبح هی از خواب میپریدیم. برای تولدت یک ماشین کنترلی بزرگ گرفتم که خودتم میتونی توش بشینی و وقتی بزرگتر هم شدی میتونی خودت ماشینو برونی .
برای عیدی امسال و تولدت به غیر از کادوهات کلی هم هدیه نقدی گرفتی که من 10 فروردین رفتم بانک سپه و برات اولیت حساب بانکیتو افتتاح کردم ( حساب قرض الحسنه ) ولی همه پولتو توش نریختم و ازت قرض گرفتم و تا ماه دیگه کل بدهیمو بهت میدم عزیزم . اینم اینجا نوشتم تا حتمی پولتو تا ماه دیگه بهت بدم .
یک چند تا عکس هم از تولدت میذارم و تا وقتی دیگر از همگی خداحافظی میکنم .
خیلی دوست داریم گل پسر و باز هم تولدت مبارک :)